
به گزارش آوای خزر، آخرین جلسه شورای اداری شهرستان نکا در پایان سال 94 به مشاجره رئیس شورای شهر با رئیس شورای شهرستان و پس از آن ورود شهردار، کام حاضرین را تلخ کرد و نزاع بر سر قدرت بهجای سبقت در ایفای خدمت را به اذهان متبادر کرد، اما ما آنرا نشأت گرفته از خستگی یکسال کار تلقی کرده و خبری از آن درج نکردیم.
در اولین جلسه از سال 95 که علیالقاعده باید پس از تعطیلات نوروزی و تلاشهای زیاد مسئولان در ستاد خدمات سفر، با تمرد اعصاب و همراه با صلوات و سلام باشد، متاسفانه شاهد حاشیههای پر رنگتر از متنی بودیم که تاسف هر بیننده و شنونده ای را بر میانگیزد!
یکی از نکات قابل عرض آن، عدم حضور شهردار نکا در این جلسه بود که سوالات زیادی را در پی داشت و البته پاسخ خیلی از مسائل نیز با نیامدن شهردار، عنوان شد!
در ابتدای جلسه، غلامی معاون سابق فرماندار و رئیس سابق شورای شهر از مصافحه (دست دادن) با احمدی فرماندار نکا طفره رفت!
این جلسه که در واقع آیین تودیع و معافه معاون قبلی و جدید فرماندار نکا بود؛ با حضور مهرداد ابراهیمی معاون سیاسی و انتخابات استاندار مازندران برگزار شد و پس از سخنان معاون نکایی استاندار، نوبت به محمدرضا غلامی رسید تا سخنان خود را بیان کند.
او صحبت خود را با این شعر آغاز کرد: هر که نشناسد در این عالم مقام خویش را/ مینهد بیرون زحد خویش گام خویش را/ وای بر آنکس که با حرف تمسخر میبرد/ آبروی دیگران و احتـرام خویش را/ آنکه مردم را به نیکی میدهد اندرز و پند/ ابتدا باید نکو سازد مرام خویش را/ آنکه یاران را کند با حرف تلخی تلخ کام/ تلخ اول میکند زان حرف کام خویش را/ طفل محروم از محبت چون به جائی میرسد/ میستاند از خلایق انتقام خویش را...
انتخاب این شعر، در واقع یک توهین به افرادی بود که غلامی آنها را به نوعی مخلّ کارهای خود می دانست!
معاون سابق فرماندار نکا، باوجود تذکر مجری برنامه مبنی بر رعایت وقت ، حکایت دو گدایی که بر درب ورودی کاخ سلطان محمود غزنوی مشغول گدایی بودند را تعریف کرد و عبارت «کار را باید خدا درست کنه، سلطان محمود خر کیه؟» دوبار تکرار شد!
پس از ترک جلسه توسط غلامی به همراه مهمانان ویژه که از میاندورود آمده بودند؛ جلسه ادامه یافت و یکی از رؤسای ادارات مراتب ناخرسندی خود و سایر مدیران را از این رفتار غیر اداری معاون سابق ابراز داشت که مورد تشویق و حمایت حضار قرار گرفت.
بهکار بردن لفظ «خر» حتی بدون منظور خاص نیز دون شأن و خلاف عرف اداری است، چه رسد به اینکه این کلمه مخاطب خاص هم داشته باشد، بویژه آنکه مخاطب آن مافوق و فرماندار بوده باشد.
هرچند غلامی از همه رؤسای ادارات و بخشداران قدردانی کرد و نامی از فرماندار نکا نبرد، اما این رفتار که از سر عصبانیت و حس انتقامجویی از او سر زد، باعث تکدر خاطر همگان شد و نهتنها چیزی از اعتبار فرماندار کم نکرد، بلکه با سکوت همراه باطمأنینه فرماندار شأن و شخصیت و پختگی وی را اثبات کرد و صد البته برای غلامی نتیجه ای معکوس داشت.
معمولا در تودیع و معارفهها، حتی اگر مسئولان نسبت به یکدیگر غرض شخصی یا خصومتی داشته باشند، از روی تواضع از آن میگذرند و خاطره بدی از خود به یادگار نمیگذارند، هدف معاون سابق فرماندار نکا هر چه بوده و هر کدورتی که داشته، نباید آن را به صورتی رکیک و زننده و دون شأن آنهم در یک جلسه رسمی که همه چیزها به خود او بازمیگشت، عنوان میکرد، او با کار خود، این جمله را در ذهن اعضای جلسه و شنوندگان متبادر کرد؛ «همان بهتر که از فرمانداری نکا، رفت»
غلامی از جابجاییها و مزایای آن بسیار سخن گفت اما حرفهای او ثابت کرد که گویا چیز دیگری در ذهن داشته است!
امید است در آینده به این درک برسیم که اگر هدف خدمت است، دیگر آمدن و رفتنها نباید ما را رنجیدهخاطر کند و این حدیث شریف مولای ادب، امیر عجم و عرب، علی (ع) آویزه گوشمان باشد که «هر آمدنی را رفتنی است و هر انتصابی را انعزالی است، خوشا به حال آنان که در طاعت خالقاند و درخدمت مخلوق»
انتهای پیام/